برای مشاهده یافته ها از کلید Enter و برای خروج از کلید Esc استفاده کنید.

  • 021-91075355
  • info@onwebclass.com

روانشناسی شخصیت

روانشناسی شخصیت چیست؟

در این نوشته میخواهیم در رابطه با روانشناسی شخصیت صحبت کنیم. این رشته، یکی از رشته های روانشناسی می باشد واژه «شخصیت» ترجمه واژه (personality) است که از کلمه لاتین (persona) گرفته شده است و آن نقابی بود که بازیگران تئاتر به صورت خود می زدند تا چهره های را که میخواستند نمایش دهند.

تعریف آلپورت از روانشناسی شخصیت

روانشناسان گوناگون تعاریف مختلفی از شخصیت داده اند اما یکی از معروفترین آنها تعریفی است که آلپورت داده است:

“شخصیت عبارت است از سازمان دهی پویای نظام های روانی فیزیولوژیکی درون فرد که رفتار و افکار ویژه فرد را تعیین می کند.” (آلپورت ۱۹۶۱)

تعریف مفاهیم موجود در تعریف آلپورت:

در این تعریف، هر واژه مفهومی را بیان می کند. مثلا “سازمان دهی پویا” به پویا بودن رشد و تغییر شخصیت به گونه ای سازمان یافته، ونه تصادفی، اشاره دارد.

“روانی فیزیولوژیک” یعنی شخصیت فرد، ترکیبی از عوامل زیستی و روانشناختی است. آلپورت می گوید که فرد دو شخصیت مجزا دارد؛ به گونه ای که شخصیت فرد در کودکی توسط امیال و نیازهای زیستی و بازتاب های او هدایت می شود. اما هدایت شخصیت او در بزرگسالی بیشتر تحت تاثیر عوامل روانشناختی و ذهنیت خود فرد است. در واقع بر اساس نظریه آلپورت، وراثت مواد خام شخصیت مثل هوش و خلق و خو را تامین می کند. اما بعدا شخصیت فرد توسط محیط او، شکل داده می شود و یا تغییر می کند.

“تعیین کردن رفتار و افکار ویژه” یعنی صفات، رفتار و افکار ما را مشخص می کند و همین رفتارها و افکار ما، معرف شخصیت ماست و شخصیت ما را از دیگران، متمایز و درنتیجه منحصر به فرد می کند.

روانشناسی شخصیت

روش های مطالعه روانشناسی شخصیت

روشهای مختلفی برای مطالعه شخصیت وجود دارد. مانند روش های تجربی، مطالعات موردی و تحقیقات بالینی. هر روش دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است:

روش های تجربی

در این روش ها پژوهشگر متغیرهای مورد نظرش را کنترل و دستکاری میکند. سپس نتایج را می سنجد. این علمی ترین روش تحقیق است، اما پژوهش های تجربی، هنگامی که مطالعه جنبه هایی از شخصیت نظیر انگیزه ها، هیجانات و تمایلات مورد نظر باشد، ممکن است بسیار پیچیده باشد.

روانشناسی شخصیت
روانشناسی شخصیت

مطالعات موردی و روشهای خود-گزارشی

این روش بر تحلیل عمیق فرد و همچنین اطلاعات فراهم شده از فرد تکیه دارد. مطالعات موردی به شدت وابسته به تفسیر مشاهده کننده است. در حالی که روشهای خود-گزارشی به حافظه فرد مورد نظر بستگی دارد. به این دلیل، این روشها بسیار ذهنی هستند و تعمیم یافته ها به جامعه ای بزرگتر دشوار است .

تحقیقات بالینی

این روش بر اطلاعات جمع آوری شده از بیماران بستری، در طول دوره درمان تکیه دارد. بسیاری از نظریه های مربوط به شخصیت بر پایه این نوع پژوهش قرار دارد. اما به دلیل آن که موضوعات تحقیق، منحصر به فرد و نشانگر رفتار نابهنجار هستند، این تحقیق بسیار ذهنی است و تعمیم آن دشوار است.

مطالعه شخصیت یکی از موضوعات اصلی در حوزه روانشناسی است. نظریه های متعددی در خصوص شخصیت وجود دارند و بیشتر آنها در زمره یکی از چهار نظریه اصلی شخصیت قرار می گیرند. هرکدام از این دیدگاه ها تلاش می کنند تا الگوهای متفاوت شخصیت را توصیف کنند. شامل چگونگی تشکیل الگوها و اینکه چه چیز شخصیت هر انسان را متفاوت می سازد.

علم روانشناسی

نظریه‌های روانشناسی شخصیت:

در سه ربع اول قرن حاضر درباره شخصیت نظریه‌های متعدد و گوناگون آورده شده است. بطوری که تعاریف مختلفی برای شخصیت ارائه شده است که ناشی از گوناگونی این نظریه‌هاست که صاحبانشان نظرات متفاوتی از چگونگی تشکیل و تحول شخصیت و مفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند. نظریه‌های مربوط به شخصیت هر چند که باهم فرق دارند، در مواردی نزدیک به یکدیگرند و تا حدی همانند هستند.

نظریه روانکاوی در روانشناسی شخصیت

دیدگاه روانکاوی در روانشناسی شخصیت اولین نظریه از چهار نظریه اصلی شخصیت است که بر اهمیت تجارب مربوط به ابتدای دوران کودکی و ذهن ناخودآگاه تاکید دارد. این دیدگاه شخصیت توسط روانپزشکی به نام زیگموند فروید بنا نهاده شد. فروید معتقد بود چیزهای پنهان شده در ناخودآگاه را می توان با چند روش آشکار کرد، مانند بررسی رویاها، تداعی آزاد و لغزش های زبانی.

نظریه پردازان نئوفرویدی نظیر اریک اریکسون، کارل یونگ، آلفرد آدلر و کارن هورنای به اهمیت ناخودآگاه معتقد بودند. اما در خصوص دیگر جنبه های نظریه های فروید با وی مخالف بودند.

دیدگاه ها و نظریه پردازان اصلی روانکاوی در روانشناسی شخصیت

در ادامه نظریات برخی از روانشناسات نظیر، فروید، اریکسون، آدلر و … را در مورد روانشناسی شخصیت میخوانیم.

زیگموند فروید

تاکید او بر اهمیت رویدادهای اوایل کودکی، تاثیر ناخودآگاه و غرایز جنسی در توسعه و شکل گیری شخصیت است.

اریک اریکسون

از نظر اریک اریکسون رشد شخصیت دارای هشت مرحله است که چهار مرحله اول آن شبیه مراحل رشد روانی-جنسی فروید هستند. تفاوت اصلی این است که اریکسون بر همبسته های روانی – اجتماعی تاکید کرد و رشد شخصیت را تحت تاثیر عوامل زیستی و اجتماعی، یا متغیرهای شخصی و موقعیتی قرار دارد.

کارل یونگ

یونگ روانشناسی شخصیت را متمرکز بر مفاهیمی مانند ناخودآگاه جمعی، کهن الگوها و تیپ های روانشناختی میداند.

آلفرد آدلر

معتقد بود که انگیزه اصلی دخیل در شخصیت شامل تلاش برای برتری، یا تمایل برای غلبه بر چالش ها و قدم گذاشتن در مسیر شناخت خود است. میل رسیدن به برتری از احساسات زیربنایی نشأت می گیرد که آدلر معتقد بود جهان شمول است.

کارن هورنای

تمرکز وی بر روی نیاز انسان به غلبه بر اضطراب بنیادین، احساس تنهایی و منزوی بودن در جهان است. وی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی که آنها هم نقشی در شکل گیری شخصیت بازی می کنند، تاکید می کرد که اهمیت نحوه ارتباط والد-فرزند یکی از آنهاست.

روانشناسی چیست؟

نظریه شخصیت انسان گرایانه

دیدگاه بعدی از چهار نظریه اصلی روانشناسی شخصیت، دیدگاه انسان گرایانه می باشد. این دیدگاه بر رشد روانشناختی، آزادی اراده و آگاهی فردی متمرکز است. این دیدگاه چشم اندازی مثبت به طبیعت انسان دارد و حول این است که هر فرد چگونه می تواند به ظرفیت های فردی خود دست پیدا کند.

نظریه پردازان اصلی

کارل راجرز:

او به نیکی ذات انسان معتقد بود و بر اهمیت آزادی اراده و رشد روانشناختی تاکید داشت. او پیشنهاد داد گرایش به شکوفایی، نیرومحرکه ی پشت پرده رفتار انسان هاست.

آبراهام مزلو

وی پیشنهاد داد که مردم به واسطه ی سلسله مراتب نیازها انگیزه پیدا می کنند. نیازهای اساسی چیزهایی است که برای زندگی لازم است مثل آب و غذا، اما وقتی انسانها از سطح این نیازها بالاتر بروند، نیازهای جدید حول چیزهایی مثل عزت نفس و خودشکوفایی می چرخد.

روانشناسی شخصیت چیست؟

نظریه صفات شخصیت در روانشناسی شخصیت

سومین مورد از چهار نظریه اصلی روانشناسی شخصیت دیدگاه صفات شخصیتی است. این نظریه حول تعریف، توصیف و اندازه گیری صفات خاصی هست که شخصیت یک انسان را می سازد. محققان معتقدند با فهم این صفات،‌ بهتر می توانند تفاوت بین افراد را درک کنند.

نظریه پردازان اصلی

هانس آیزنک

وی پیشنهاد داد که شخصیت سه بعد دارد:

  • درونگرایی – برونگرایی
  • ثبات احساسی – روان نژندی
  • روان پریشی

ریموند کتل

وی ۱۶ صفت شخصیتی تعریف کرد و معتقد بود می توان از آن برای فهم و اندازه گیری تفاوت های فردی در شخصیت استفاده کرد.

رابرت مک کری و پال کاستا

این دو فرد نظریه بزرگ پنج گانه ای را معرفی کردند که پنج بعد کلیدی شخصیت را به دست می دهد:

  1. برونگرایی
  2. روان آزردگی
  3. گشودگی به تجربه
  4. توافق پذیری
  5. وجدان گرایی

نظریه شخصیت یادگیری شناختی

آخرین مورد از چهار نظریه اصلی روانشناسی شخصیت دیدگاه یادگیری شناختی است. این دیدگاه بر اهمیت یادگیری مشاهده ای، خودکارآمدی،‌ تاثیرات موقعیتی و فرآیندهای شناختی تاکید دارد.

نظریه پرداز اصلی

آلبرت بندورا

تاکید وی بر اهمیت یادگیری مشاهده ای یا یادگیری از طریق مشاهده است. نظریه وی بر نقش افکار خودآگاه مثل خودکارآمدی یا همان باور فرد بر توانایی های خویش استوار است.

تماس با ما:

آن وب کلاس برگزار کننده دوره های روانشناسی تخصصی و کارگاه های روانشناسی عمومی به صورت آنلاین می باشد. همچنین برگزاری دوره ها و کارگاه های علوم انسانی نیز از دیگر شاخه های این مرکز می باشد.

صفحات مشابه با این نوشته:

آشنایی با روانشناسی فردی

آشنایی با روانشناسی سلامت

آشنایی با روانشناسی کودک

آشنایی با روانشناسی هنر

چه زمان به روانشناس مراجعه کنیم؟

مکانیسم های دفاعی چیست؟

تماس با آن وب کلاس